۱۰۲ مطلب با موضوع «شکست تفکر» ثبت شده است

مخ زدن خوبه یا بده، اصلا عاشق شدن خوبه؟

میدونی

در تمام طول مدت زندگی ادم در مورد عشق گول میخوره

اصلا عشق انگار یه گول خیلی بزرگه

چیزی که اصلا وجود نداره و انگیزه ی بسیار بزرگی برای زندگی به ما میده

انگار خدا نمیتونسته چجوری حالی ما کنه که پاشید زندگی کنید چون سطح شعورمون کمه

بخاطر همین عشق رو خلق کرده

یه بخشی از زندگی هممون اینه که مخ یکی رو میزنیم یا یکی مخمونو میزنه

یا یجایی باید حواسمون باشه که کسی مخمونو نزنه و ازین حرفا

ولی همه یجایی گفتیم مثلا این دختره خیلی خوب شد گیر این پسره اومد

یا مثلا این پسره لیاقت این دختره رو داشت

و اونجا میگیم فلانی مخ اون یکی رو زد و اینا ها

بعد میگیم چه اشکالی داشت خب مخشو زد الان خیلی بهم میان و خوشبختن

و اینجا سوالی مطرح میشه که پس یجاهایی وجود دارن که مخ زدن خوب نیست و یجاهایی هم وجود دارن که مخ زدن خوب نیست

مثلا هجده یا بیست سالگی مخت زده بشه خوب نیست تقریبا

چون خنگی 

طرفی که انتخاب میکنی اصلا بهت نمیخوره

وقتی طرفت بهت بخوره

اونموقع است که مخت زده بشه یا عاشق بشی یا وابسته بشی یا هر کدوم ازینا اون موقع هیچ اشکالی نداره

منتهی باید بهم بخورین

اخلاقا و خلقا و این چیزا

اونموقع میتونی عاشق بشی

مخت زده بشه

وابسته بشی

گول بخوری

اصلا مهم نیست

چون پایه قضیه خوبه

مثل موقعی که دختر پنج سالت میخواد گولت بزنه

و تو کاملا خودخواسته گولشو میخوری

چون دخترته

چون پایه قضیه درسته

و دیگه بقیه اش مهم نیست

۲ نظر

خودت

راستش نمیدونم چی میخوام بنویسم

پس اگه خراب شد نگید چقدر بد بود

میخوام از خودم بنویسم

ازینکه میخوام خودم باشم

میدونی

هممون همینو میگیم ولی اینطور عمل نمیکنیم

کدوممون یه عکس زشتمونو میذاریم اینستاگرام؟

کدوممون وسط جمع ضایع میشیم بخاطر چیزی که دوستش داریم و اونو مخفی نمیکنیم؟

کدوممون الکی نمیخندیم؟

کدوممون تا یکی رو میبینیم سریع سعی نمیکنیم باحال باشیم؟

شاید بتونم بگم تقریبا هیچکس

شایدم بخاطر همینه که برام جذاب شده

میخوام خودم باشم

معنی خود بودن این نیست که بد باشی

معنیش اینه خودت باشی

خودت بودن نه بده نه خوب

ولی هم خوبی خواهد داشت و هم بدی، نه بخاطر تو، بلکه بخاطر وجود آدمایی که اطرافت وجود دارن

اونا گاهی با تو همراه هستن و گاهی نه

اگه ضعیف باشی که هستیم خودمونو با این خوبی ها و بدی هایی که اطرافیانمون میگن تطبیق میدیم

ولی خب این بدی و خوبی که اونا تعیین میکنن

آیا کاری رو میکنیم که واقعا از ته دل دوستش داشته باشیم؟

سوالی که میشه پرسید اینه که وقتی کاملا تنها باشی و هیچکس هم نبینه اونکار رو انجام میدی؟

خیلیا میگن خب آره من کتاب شازده کوچولو رو خوندم هیچکس ندید و نبود

منم میگم بنظرت نخوندی چون بقیه گفتن خوبه و جایی میدونی که بالاخره خواهی گفت که اره منم خوندم و اینا؟

پس بازم بخاطر خودت نبوده

اصلا خودت چیه

نمیدونم واقعا

اصلا خود آدم

بدون اینکه دیگران رو درنظر بگیریم

لذتی داره؟

اینکه جلب توجه دیگران لذتبخش ترین لذتیه که هست هیچ شکی نیست و هیچکس نمیتونه اونو نفی بکنه

اما آیا واقعا ما برای دل خودمونم هم کاری داریم که لذت بخش باشه؟

حتی اگر به فقیری کمک کنی که هیچکس نبینه بازم بخاطر دیگرانه!!!

چون تو دلت میگی منم کارایی کردم که کسی نمیدونه و آدم بزرگی هستم همونجوری که بقیه میگن اینکارو باید کرد!!!!

خودت بودن یعنی چی اصلا

اصلا ادم باید خودش باشه؟

خیلی گیجم در این زمینه

بحث عرف بسیار بسیار مهمه و همه چیز رو تحت تاثیر قرار میده، حتی حلال و حروم ما تحت تاثیر عرف عوض میشه و خدا گفته هیچوقت حلال خدا حرام نمیشه

ولی اینجا خودش عوض کرده

و این نشون میده چقدر عرف مهمه

حتی تو کار خدا هم دخالت میکنه و اونو عوض میکنه، قدرت بزرگی مثل خدا نظرش عوض میشه

اما خود چی

خود مهمه واقعا

شاید بشه گفت خود هسته اصلی یک عرفه

اره جمله اش قشنگ بود حداقل

اینجوری تو به تنهایی میتونی نظر خدا رو عوض کنی

تو میتونی در برابر خدا وایسی

و شاید جالب باشه آدم بگه که فقط خدا میتونه نظر خودش رو عوض کنه و اینجاست که بحث خیلی جالبتر میشه...

اما کاری به این حرفای قشنگ قشنگ ندارم من

من خودمو درگیر این چرت و پرتا نمیکنم

من واقعیت میخوام

چیزی که تو عمل میبینم

میتونی تو عمل چیزی رو برام مثال بزنی که اتفاق افتاده و من میتونم اتفاق افتادنش رو دوباره ببینم؟پس قبول دارم

من میخوام فلان کار رو بکنم

خب انجامش میدم

قطعا بعضیا منو مسخره خواهند کرد

بعضیام میگن چقدر عالیه

ولی خب هیچکدوم واقعیت رو بیان نکردن

بخوای به حرف همه گوش بدی توی دوراهی خوبه یا بده گیر میکنی

اما چیزی که هست

اینه که اگه خوب یا بد نباشه چی؟

مثلا من پاشم اب بخورم

یکی بگه عالی بود

یکی بگه مزخرف

اما از من بپرسن میگم من فقط تشنم بود پاشدم اب خوردم

میدونی

انگار خودت بودن یه حس ماورایی

یه حسی ه نه خوبه نه بده

یه حس خاصی

انگار یه حس جدیده

اره خوشایندم که پاشدم اب خوردم 

و اره خسته شدم که رفتم اب خوردم

ولی یه حس دیگه است وقتی میگم نه حس خاصی نبود فقط میخواستم برم اب بخورم

این خواستنه از کجا میاد

وقتی یچیزی رو میخوای

و وقتی بقیه ازت میپرسن چرا میگی همینجوری

یه حس خیلی خاص

یچیزی که دیده نمیشه و نشده

کسی باشی که کاری انجام میده که نه برای دیگران و یا حس خوب و بدش بوده

فقط بخاطر واقعیتی که وجود داشته انجامش داده

واقعیت

خودت

همینجوری

هیچ چیز خاصی نیست

این آخر جهانه شاید

آدم بجایی برسه که اینجوری عمل کنه و خیلی سخته

من حتی افراد مشهور جهانم دیدم که اینجوری نیستن ربطی به اینکه مثلا ما عقده ای هستیم و ادم معروف و پولدارا اینجوری نیستن نداره

من میخوام تمام سعیم رو بکنم اینجوری باشه

جوری عمل کنم که طبیعی باشه

کاملا عادی باشه

چقدر عجیبه

ساده بودن عجیبترین قسمت جهان

مثل آب

ما هنوز عجایب آب رو نشناختیم، یکی از ساده ترین ترکیب های جهان

پیامبر حتی وقتی ازش میپرسیدن کی هستی

میگفت یه بنده ساده

البته کلمه ساده رو نمیگفت ولی خیلی ساده میگفت یه بنده خدا

تو نمازمون هر روز میگیم

محمد عبده و رسوله

درسته بنده میشه کسی که گوش میده به حرف خدا

خب پیامبر میتونست بگه یه مومن هستم

مومن که بیشتر از یه بنده گوش میده به حرف خدا

ولی انگار منظورش حرف خدا گوش دادن نداده وگرنه میتونست بگه مسلمانم مومنم باتقوام یا هزارتا لغت بهتر

اخرین پیامبر

جمله ای که همیشه خواهد ماند

مهمترین کلماتی که میتونست بگه

فقط گفت یه بنده ام

چرا انقدر خودشو ساده بیان کرد

چی توی این سادگی هست

پیچیده ترین ها و زیباترین ها توی اینه

جوری که هیچوقت کسی مثل پیامبر نخواهد شد

خودت باشی

کی هستی؟

من معلمم

من فضانوردم

من مهندسم

من دکترم

حتی نگفت من پیامبرم

گفت من بنده ام

ساده ترین نوع یک انسان بودن

بزرگترین شخص معنوی روی زمین این حرف رو زده

خودت

خودت

خودت

خودت

خودت

و خودت باشی

دلم میخواد تا فردا بنویسم خودت

هی وقتی نشستی تو جمع باید به خودت بگی

خودت

خودت

خودت

شاید بخاطر همین ما رو عادت دادن بگیم خدا خدا خدا

شاید خدا و خودت یکی هستی

خودت بودن نه باحاله

نه قشنگه

نه زشته

نه هیچی

خودت بودن هیچ چیز خاصی نیست

خودت بودن شاید بیخود ترین حس روی زمین میتونه باشه

مثل یه ساقه کرفس که تا اخر عمرش یه ساقه کرفس

خب خسته کننده نیست؟

یا خورده میشی یا خراب میشی و دور انداخته میشی

اما میتونه جذابترین باشه مثل یه برگ که میوفته توی یه رودخونه و جذابترین مسیری رو که یه برگ میتونه طی کنه توی ابشارهای مختلف و رودخانه های خروشان طی میکنه و لذتی بینهایت میبره با اینکه قرار بوده به موجود ثابت و بی حرکت باشه

و همه اینا صرفا بخاطر اینه که خودش بوده

واقعا خسته کننده است یا جذاب؟

آخه بازم دارم اشتباه میکنم

خودت بودن حسی که هیچ اسمی نداره

خودت بودن حسی که هیچکس بهش دقت نمیکنه

مثل خلا

در واقع خلا نداریم

اونجایی که فکر میکنیم چیزی نیست در واقع چیزی هست وگرنه منقبض میشد و از هم میپاشید

ماده تاریک رو بخونید در موردش

فکر میکنیم کل کهکشان ها رو تاریکی و هیچی در برگرفته

ولی در واقع ماده ای به نام ماده تاریک هست که همه رو در بر گرفته

هر بنده ای به یه شکل

شاید یه بنده هم وجودش به نامرئی بودنش باشه مثل خلا

خلا هم بنده خداست

ولی بهش دقت نمیکنیم

چون چیز خاصی نیست

چون همش دنبال یه چیز خاصی هستیم

چون فکر میکنیم همه چیز باید علامتی داشته باشه

شاید این یکی علامت نداشتنش علامتشه

خیلی عجیب نیست؟

یچیزی رو از روی نبودنش تشخیصش بدی؟

مثلا حسن نیست تو کلاس

ما حسن رو از روی علامت هاش تشخیصش ندادیم

از روی نبودنش تشخیصش دادیم

میگیم اون صندلی خالیه قطعا یکی نیست

از روی نبودنش

اینم یه حسی که نیست

جزو هیچکدوم از حس های ما نیست

وقتی میگن چرا میگی همینجوری دلیل خاصی نداشت

ولی همینجوری اتفاقی توی دنیا رخ نمیده

همون دلیل نداشتنش دلیلشه

و خیلی عجیب نیست؟

و انقققققققققققققققققققدر گیج میشی که اصلا نمیفهمی داری در مورد چی حرف میزنی

مثل اینکه گیج باشی و بگن از گیج بودن برامون بگو

نمیتونی توضیحی از گیج بودن بدی

همونجوری که نمیتونی از نبودن توضیحی بدی

خودت بودن

نبودنه

و نمیتونی از نبودن توضیحی بدی

شاید من اینهمه نوشتم که بگم چیزی هست که من نمیتونم هیچی ازش بگم

ولی میدونم هست

و دیگه واقعا نمیدونم چی در موردش بگم همینجوری که الانم هیچی ازش نگفتم

ولی تنها چیزی که ازش میدونم

خودت بودن

وجود داره

خودت بودن اونجاییه که هیچ حسی نیست

نه شادی نه غمه 

 و این کمم نیست

نوددرصد یا شایدم بیشتر زندگیمون ما شاد یا غمگین نیستیم بلکه خود عادیمون هستیم

خودت بودن یه حس خیلی خاصه

۰ نظر

از ذوق و شادی و نشاطش خوشت میاد نه از وسیله اش

من اصلا پولدار نیستم

منتهی همیشه در طول تمام تاریخ زندگیم!!!

بطرق مختلفی بهترین گوشی همه دوران دستم بوده

و به یه نتیجه رسیدم

وقتی دیگران رو میبینیم حسرت میخوریم که چرا ما اونجوری نیستم

بعد که توی اونجوری قرار میگیریم میبینیم که چرا هیچ خبری نیست؟

میدونی

در واقع ما اون وسیله ها رو نگاه نمیکنیم

در واقع داریم اون لذتی که توی اون صحنه هست رو میبینیم

و حسرت میخوریم که اون ذوق رو نداریم

و اصلا و حتی اصلا اون وسیله مهم نیست که باشه یا نباشه

و یه راه تبلیغ هم همینه توی تبلیغ نشون میدن وقتی اون چیز رو داشته باشی ذوق داری

و در واقع تو از ذوقی که داره لذت میبری نه اون وسیله و بهمین خاطر که وقتی بعد سال ها به اون وسیله نگاه میکنی به خودت میگی ازین خوشم میومد واقعا؟

۱ نظر

همه چیز و داشته باشی خوبه یا همین چیزی که داریم خوبه؟

جالبه که همه ما ادما دوس داریم در مورد همه جهان بدونیم در مورد همه وی اگاهی داشنه باشیم‌و بدونیم اونور جهان چه اتفاقی داره میوفته و اینا
اما در جایی بخصوص هم هیچ ذوقی برای اینکار نداری
مثلال بزنم
مثلا وقتی پنجاه سالت میشه
میگی ولکن بابا من با نوه هام خوشم
میرم بیرون قدم‌میزنم و میام
شامم میخورم و‌میخوابم
میگم نمیخوای بدونی اونور دنیا چه خبره، لاس وگاس چه شکلی
میگه نه بابا من با نوه ام خوشم دیگه برا چی خودمو اذیت کنم
میگی بابا تو‌اسطوره بودی نمیخوای همونجوری باشی
میگه‌نه بابا دیگه حوصلشو ندارم‌میخوام با خانوادم باشم
یعنی انگار در نهایت به این میرسی چرا اینهمه بخودم زحمت بدم و چرا از داشته هام لذت نبرم
در اوج اینکه این اعتقاد رو‌داری که ادم نباید خودشو محدود کنه
یجایی میگی چه اشکالی داره ادم از همین چیزا لذت ببره
یجورایی اونایی که خودشونو محدود هم میکنن زیباترن
نکه محدود به انجام کار‌ها
نه محدود به چیزایی که دارن و‌چیزایی که دوس دارن
نه اینکه بگی پاشو اینکار رو انجام بده بگه نه باید محدود باشم
از تمام چیزایی که داره لذت ببره و‌چیزایی که میتونه رو هم بدست بیاره و‌ازونام لذت ببره
دیگه گوربابای رییس جمهور امریکا گور بابای افریقا گور بابای کل جهان
بنظرم از همون چیزایی که داری لذت ببری خیلی زندگی لذتبخش تر میشه تا اینکه همش دنبال چیزای جدید باشی
باید از همون چیزایی که داری لذت ببری، چیزای جدید خودشون میان و هیچ نیازی نیست که بری دنبالشون
خودشون انقدر تابلو جلوت قرار میگیرن که عقلانی فکر کنی میگی الان باید اینو‌انتخاب کنم دیگه
اره
بنظرم رمزش همینه
از چیزایی که داری نهایت لذت و ببری و چیزایی که میتونی انتخاب کنی و انتخاب کنی و‌ازونام لذت ببری و‌اصلا دنبال چیزی نری که با منت و اصرار و این‌چیزا بدستت بیاد
اینکه با همه چیز و‌همه کس هم‌نباشی باعث میشه شخصیت پیدا کنی و به بقیه نشون میدی یه چهارچوبی برا خودت داری و این‌باعث میشه خوششون بیاد از تو که میگن نه این هرزه نیست با همه نمیپره
حتی پیامبرم از بعضیا خوشش نمیومد و چهارچوبی داشت
مارک زاکبرگ میگفت پونصد میلیون دوست هم داشته باشی چندنفر دشمن هستن
بنظرم هر چندتا دوس داری مهم نیست بلکه باید افرادی باشن که ازشون خوشت نیاد، نکه هستن، بلکه باید باشن، نکه زیاد باشن ولی باید افرادی در زندگیت باشن که ازشون متنفر باشی
باید
وگرنه یعنی چهارچوبی نداری
و این یعنی شخصیتی نداری برا خودت
و این یعنی ارزشی برا خودت قایل نیستی و ارزشی نداری
و این مایه ننگ و پستی تو

۰ نظر

بیشعوری از نوع خودبینی و در نهایت بی احترامی

ما خیلی ادم های بیشعوری هستیم
یکی از نشانه های شعور اینه که بفهمی بقیه هم دارن زندگی میکنن و دقیقا همین چیزایی که تو میخوای اونا هم میخوان از زندکی و حقی دارن برا خودشون
و این باعث میشه به بقیه احترام بذاری که بزرگترین نکته اخلاقه بنظرم
اینکه به دیگران هر کی میخواد باشه احترام بذاری و براش ارزش قایل باشی خیلی مهمه
داشتم رانندکی میکردم یهو یکی دیدم کاملا عرضی داره خیابونو طی میکنه و کل ماشینام وایسادن
منم محبور شدم وایسم تا اقا رد بشه وگرنه خب کل خیابون دوباره باید منتظر عبور من میشدن که بعدش اون اقایی که حلوشونو گرفته رد بشه
بعد به طرف پشت فرمون نگاه کردم
یه نگاه خیلی متکبرانه داشت و داشت به مسیری که میرفت نگاه میکرد و اصلا انگار نه انگار که یه خیابون چهار خط رو تعطیل کرده برا گندی که زده
اینجا اگه شعور داشت باید معذرت خواهی میکرد از ماشینایی که حلوشونو گرفته نه اون حرکتش که انگار فقط اون ادمه تو دنیا
و این نشون میده چقدر اون شهص بیشعوره و این نشانه پولدار بودن و مثلا تو خیلی ادم خاصی هستی نیست، اینکه به بقیه اهمیت بدی و براشون احترام قایل بشی نشون میده که چقدر باشعوری و واقعا خاص میشی و همه هم خواهند گفت چقدر ادم فهیم و‌بزرگیه و کلا جدا خواهی شد
حتی جالبه اگه احترام‌به  دیگران رو بلد باشی لایی هم‌نمیکشی تو‌خیابونا چون میفهمی بقیه شاید مجبور شن بزنن رو‌ترمز شاید یکی رانندگیش خوب نباشه و‌تصادف کنه بخاطر تو
شاید هزارتا اتفاق بیوفته وقتی یهویی میپیچی جلو یه ماشین دیگه
و اینجوری میشه که ترسی از لایی کشیدن نداری ولی به بقیه احترام‌ میذاریو اینکار و انجام نمیدی
و باعث خیلی کارای دیگه میشه و شخصیتت یک انسان خیلی بزرگی میشه در نهایت

۰ نظر

خوشم نمیاد اصلا معنی داره؟

تا حالا به این فکر کردی که خوشم نمیاد یعنی چی
خوشم میاد که معلومه لذت میبری از یچیزی و از لحاظ علمی هم میگم دوپامین و ادرنالین و ازین چیزا ترشح میشه و شادی
ولی خوشم نمیاد فکر نکنم از لحاظ علمی کسی چیزی گفته باشه
چون خیلی چیزا خوشم نمیاد رو نقض میکنن
مثلا وقتی از یچیزی خوشت میاد دیگه ازش بدت نمیاد حتی اگه یچیزای بدی هم داشته باشه باز چون خوشت میاد ازونا میگذری
ولی یچیزی بدت میاد ممکنه بعدا خوشت بیاد
مثلا خیلی چیزا که ما تو یه زمانی نمیخوریم و یهو از یه زمانی به بعد میخوریم انگار نه انگار که قبلا ازش بدمون میومده
یا مثلا اگه بهمون نگن ممکنه خیلی ازونکار یا چیزایی که بدمون میاد رو انجام بدیم بعدا بگن اینکه بدت میومد توش بودا بعد تازه میگی اه خب چرا همون موقع بدت نیومد اگه بدت میومد
بعضی وقتام که من خیلی دیدم از یچیزی خوشمون نمیاد و بعدا که یکی توضیح میده خیلی راحت نه تنها دیگه بدمون نمیاد بلکه خوشمون هم میاد از اون قضیه
فکر نکنم هورمونی چیزی هم تولید بشه برای خوش نیومدن
بنظرم یه تلقینه فقط تا حالا هم ندیدم کسی دلیل موجهی برای بدش اومدن از چیزی داشته باشه
بنظرم کلا یه تلقینه که البتع نظر شخصی و ممکنه غلط باشه

۰ نظر

شاید حق با تو نباشه

تا حالا به تصادف ها نگاه کردی
هر دو‌طرف وایسادن تا پلیس بیاد و مقصر معلوم بشه
اغلبشون همینجوری اند
یعنی چی یعنی دو طرف قبول ندارن که تقصیر یکیشون هست
یعنی در‌حالت عادی تصادف رخ نمیده
جایی تصادف رخ میده که تو میگی کاملا حق با منه و اشتباهه اونه
اگه فقط یه ذره و‌یه ذره احتمال بدی شاید حق با من نباشه که بالاخره حق با یکیتون نیست دیگه دیگه اون اتفاق بد که حتی ممکنه زندگیتو کامل تحت تاثیر قرار بده رخ نمیده
و واقعا جالبه که فقط یکم باید احتمال بدیم شاید حق با ما نباشه شاید حتی یه ذره حق با ما نباشه
دیگه نمیتونی بگی احتمالش وجود نداره که
شاید و فقط شاید حق با تو نباشه

۲ نظر

یعنی نمیشه خیلی راحت از کنار هم بودن لذت برد ؟

خیانت همسر به کوفتش
خیانت دختره یا پسره به اون یکی عنش
عشق واقعی باید کوفت باشه
اگه کسی واقعا میخوادت کوفت هست؟امتحانش کردی کوفت باشه؟
خارج شدن چهار کالای کوفت از ارز کوفتی
قیمت کوفت بالا رفت
وزیر کشور کوفت اظهار نظر کرد درباره کوفت
روانشناسان معقتدند کوفت و اینا
واقعا بیشتر از نود درصد از اخبار و اطلاعاتی که تو ذهنت ذخیره کردی به کوچکترین دردی تو زندگیت خورده؟
میدونی حتی به تو ربطی نداره زمین دور خورشید میچرخه یا خورشید دور هر کوفتی
چرا نمیفهمی؟هیچی مهم نیست،عشق، قیافه،هیکل، پول، لاغری،چاقی، باهوشی یا خنگی یا هر کوفتی
هر چی و هر کی باشی زندگیت به نوع خودش تا اخرش پیش میره نترس
هیچی مهم نیست
همه اینا اومدن سرمونو گرم کنن ولی خودتو توشون گم کردی
میدونی مشکل چیه؟
یادمون رفته چجوری از زندگی باید لذت ببریم
دنبال راهش نمیگردیم
هی برا خودمون سخت و پیچیده اش میکنیم
راه رو اشتباه ادامه میدیم و میریم
چتون شده؟زامبی شدین همه؟
نمیشه واقعا کنار هم چنددقیقه اروم بود و لذت برد؟

۰ نظر

تشکر کن از خودت

میدونی چرا تنهایی

چون کسی قدرتو نمیدونه

قدر کارایی که میکنی

همه تا اشتباهی کنی سرت داد میزنن

غر میزنن

ناله میکنن

شکایت میکنن

تحقیرت میکنن

هر وقتم کوچکترین اشتباهی کنی هممون شنیدیم که میگن این نمیتونه اونکارو یادته گند زد و ازین حرفا

تا حالا کسی بهت کادویی داده یا تشکری ازت کرده بگه بخاطر اینکه اونجا تلاش کردی یا اون کار سخت رو انجام دادی؟

نه سختترین کارهارو هم بکنی

خیلی ساده میگن بد نبود

تو خودت باید از خودت تشکر کنی

هی باید بگی من اونکار رو کردم

نمیگم خوشبین و مهربون و ترحم و این حرفا

من از واقعیت حرف میزنم

تو واقعا تونستی واقعا تلاش کردی و واقعا بهترین بودی تا به اینجایی که هستی رسیدی

شاید حس تنهابودن داشته باشه، ولی حداقل خودت قدر خودتو بدون

اعتماد بنفس داشته باش

برای خودت ارزش قایل شو

۱ نظر

یادمون میره قرار بوده زندگی کنیم

همه اهنگ های زنگ گوشیمونو اهنگی انتخاب میکنیم که هیلی دوسش داریم
منتهی وقتی گوشیمون زنگ میخوره استرس میگیریم، تازه وقتی به اون اوجش میرسه که دوس داشتیم اتفاقا به اونجاش برسه بیشتر استرس هم میگیریم و استرس زا میشه برامون
میدونی
اصلا یادمون رفته قرار بود لذت ببریم از انتخابمون
در واقع انتخاب زندگی

۰ نظر