اصولا ما فکر میکنیم عادی بودنمون مثل مثلا عادی بودن اون بازیگر جذاب است تو فلان فیلم
بنابراین عادی میشیم
و هر کی میاد میگه بابا چرا این قیافه رو به خودت گرفتی
تو توی ذهنت فکر میکنی مثل اون جذابی بعد میگی چیزیم نیست که عادیم
اونیکه داری بهش فکر میکنی و فکر میکنی شبیه اونی
اون یارو به خودش رسیده
موهاشو ریش و همه چیو مرتب کرده
تیپی زده که جذابش کرده
یه لبخنده ریزم داره
بعد عادی اون عادی
عادی بودن ما با عصبانیت و کج خلقی
اینکه تو جمع بقیه رو ببینی و یه لبخند بزنی و سلام بگی و حال رو بپرسی میشه عادی
نه اینکه با یه وضع داغون بیوفتی یه گوشه و برج زهرمار باشی
عادی بودنمون باید یکم مهربون و با لبخند باشه
لبخند داشتن میشه عادی