شاید یکی از دلایلی که آهنگ حرام شده این باشه که ما خیلی جدی با قضیه برخورد میکنیم در صورتی که خیلی هم جدی نیست

ببینید مثلا آهنگ starboy از د ویکند رسما داره گنگ میخونه برای جاستین بیبر (یعنی داره واسش شاخ و شونه میکشه که دوست دخترتو مال خودم کردم و بمن نمیخوری و ازین حرفا...)

ولی تو از دوست دخترت مثلا جدا شدی، بعد میشینی با این آهنگ گریه میکنی!!!!

منظور خواننده کلا یچیز دیگه بوده الانم داره با دوست دختر جدیدش از زندگی لذت میبره

تو ام این قضیه ات شاید بزرگ نباشه (شاید)

اونوقت این آهنگ رو یجوری تعبیر میکنی برا خودت، و شروع میکنی غصه خوردن

قضیه رو خیلی بزرگتر میکنی

و داغون میکنی خودتو

درصورتیکه در حالت عادی، شکستی بود که مثلا خورده بودی و یروز ناراحت بودی و تموم میشد و به زندگیت میپرداختی اما الان هی میشینی و با این آهنگ حسرت میخوری

یعنی در کل منظورم اینه که خدا شاید نمیخواد انقدر هم احساسات رو گنده کنیم، اره همه چی مهمه، اما نه به این بزرگی که گاهی ما بزرگش میکنیم

زندگی دیگه

این اتفاقا میوفته

از زندگی لذت ببر

اینم لذتی بوده که گذشته

برو سراغ لذت دیگه

و این آهنگ برا اینکه لذت ببری خوبه

ببینید هیچوقت یه صحنه خالی لذت بخش نیست

اگه اهنگ هم بهش اضافه شه

دوستات هم باشن

یا مثلا خوردنی هم باشه

اونوقت لذتبخش میشه مثلا

یعنی ترکیب چندتا قضیه

اینم همون

تو فقط باید بعنوان یکی از پیش زمینه هایی که میتونه بهت یه لذتی رو بده ازش لذت ببری نه اینکه دیگه داغونش بشی و کلا یه تعبیر دیگه داشته باشی

بنظرم چون ما خیلی درگیرش میشیم و خیلی جاها خیلی اشتباها میکنیم گفتن نکنید آقا نکنید

پ.ن: قربون اون لهجه اش برم!!!!!!