اینو دلم نیومد بنویسم

و میخوام هیچوقت فراموشش نکنم

من در شرایط مالی خوبی نیستم، جوری که چراغ جلوی موتورم سوخته و حدود یکسال بدون چراغ رانندگی کردم و خطراتش رو پذیرفتم ولی گفتم به پدر مادرم نگم که نه من رو ننداخته باشم به اونا(هر چند الان اونا چه شرعا چه عرفا و چه از هر لحاظ قیم مالی من هستن) هم اونا خرجشون کمتر شه

لازم به ذکر که چراغ جلوی موتور اگه فقط لامپش رو بخوای حداکثر و لاکچریش 10 هزار تومنه اگه سیستمشو کامل بخوای لاکچریش 25 هزار تومن

اونوقت بابام بخاطر ماشینش 500 هزارتومن داده صافکاری

مادرجان هم یه مبل سفارش دادن 2 میلیون و نهصد هزار تومن

این در همین لحظه است، خرجای دیگه ای که میکنن و بمن نمیگن چقدر براش پول دادن بماند

اونوقت امشب سر من داد میزنه برو کلاهتو بیار بالا از تو حیاط، دزد میزنه(دزدها همیشه پشت در خونه ما نشستن و منتظرن ما یچیزی یادمون بره و بیان بدزدنش، حتی اگه من در کمد دیواری اتاقمو نبندم!) اونوقت میخوای پولشو از من بگیری

برای ثبت در اسناد رسمی باید اعلام کنم که کلاه ایمنی هم 60 هزارتومنه (یدونه خوبش، نه ارزون و بدردنخورش)

نشسته بودن با هم صحبت میکردن که من فهمیدم انقدر خرج کردن

یعنی همون یه لحظه، تو یه صحبت دوثانیه ایشون، حدود سه میلیون و نیم خرج کردن (اون گفت من مبل میخرم اونم گفت ماشینو میبرم صافکاری)

با همون صحبت یه لحظشون، فقط هم همون یبار، میتونستن تمام خرج منو تو این دوسالی که اجبارا پیششون هستم رو بدن

اینم بعنوان ضمیمه ذکر کنم، الان من شش هزار تومن پول رایج مملکت (شش هزار تومن خیلیه هااااااااا؟) انلاین میخوام خرید کنم، تو کارتم چیزی نیست، بهشون که میگم، کارت پیشم نیست و نمیدونم کجاست و....

ما فقیر نیستیم

احمقیم

اینو فقط خواستم بنویسم

دفعه بعد که گفتم چرا من از خانوادم بدم میاد، این چیزاش رو هیچوقت فراموش نکنم