یه اخلاق بدی که دارم

البته با توجه به مشاهداتم متوجه شدم خیلی باهاش مقابله کردم

اینه که خیلی خیلی خیلی زیاد یه موضوع ذهنم رو درگیر میکنه

البته اگه اون موضوع برام مهم باشه یا بنحوی مهم بشه

تقریبا خیلی راحت میتونم بگم صدبرابر یه شخص عادی بهش فکر میکنم

اول فکر کردم این اخلاق خامی که پیداش کردم و در داغون ترین اوضع خودشه

اما دوستم رو دیدم

اونم خردادیه

اون انقدر بهش فکر میکنه که نگو

به همه میگه

سرش درد میگیره

در حد مرگ هم در موردش صحبت میکنه

درصورتی که من اصلا چنین حالتی رو ندارم و فقط تقریبا به فکر فرو میرم و حالم گرفته میشه

ولی خیلی بده که قشنگ ذهن رو درگیر میکنه و روی همه چی تاثیر میذاره

و گاهی هم انقدر بزرگش میکنم که اغراق میشه و خودم باور میکنم اغراق هام رو (مع شو ..)

البته یه راه حل داره، و اونم این که خدا بشه اصلی

اگه خدا بشه اصلی دیگه مشکلی نیست، چون میدونی اون دیگه نمیره و خیانت نمیکنه