قضیه خیلی عجیبی بوده خلقت

دوتا پست قبلی در مورد بازی بودن دنیا گفتم

میگن ما یه زمانی خودمون انتخاب کردیم که بیاییم روی زمین

یعنی سوال پرسیدن

و ما گفتیم بله

چندتا سوال پیش میاد

یعنی ما در بهشت یا جایی مثل اون لذت میبردیم

برای چی اومدیم زمین؟

برای تکامل؟ یعنی اونجا که بودیم کامل نبودیم؟

یا برای امتحان اومدیم

یعنی اونجا که قبول شده بودیم با شک و تردید قبول شده بودیم؟به مسئله ای درون ما اعتماد نداشتن؟

نمیشه گفت بازی

اخه کدوم بازی اخرش میتونه به جهنم ختم بشه

یکم قضیه جدی تر از بازی

اگه خدا اخرش بهشت و جهنم گذاشته

دوحالت داره

یا الکی و صرفا جهت انگیزه دادن به بازی

یا اگر واقعی باشه

نمیشه گفت بازی

یجورایی انگار کلکل بوده

چون خدا گفته اگه نتونی میری جهنم ها

و ما قبول کردیم

در صورتیکه میتونستیم قبول نکنیم و اون جایی که هستیم لذت ببریم

قضیه عجیبی بوده هر چی بوده

اینکه گندم خوردیم و اومدیم روی زمین در واقع یجورایی شروع بازی بوده و اصلا ربطی به این حرفای چرت و پرتی که مردم میزنن که اگه نمیخورد ما بهشت بودیم و این حرفا نبوده

بازی داشته شروع میشده

ولی خب بازی که نبوده

چی بوده جالبه واقعا

۰ نظر

سکوت بهتره بخاطر سرعت بیشترش!

وقتی شما در مورد یه موضوعی فکر میکنید و در مورد یه موضوعی حرف میزنید خیلی فرق داره

وقتی فکر میکنید مغزتون خیلی سریع پردازش میکنه و جلو میره

ولی وقتی همون فکر رو دارین صحبت میکنید ذهنتون سرعتش کم میشه

چون باید دنبال کلمات بگرده

دنبال درست کردن جملات بگرده

باید بتونه مسائل مختلف رو بهم ربط بده

باید بتونه منظور رو به طرف مقابل بفهمونه

و تمام این تلاش ها باعث میشه ذهن خیلی سرعت کمی داشته باشه و حتی گاهی از مطلب اصلی دور بشه

بخاطر همین سکوت بهتره

چون سرعت بسیار بیشتری به تفکرات و پیشرفت میده

۱ نظر

یه بازی بسیار بسیار بزرگ

 دنیا بازی بسیار بزرگی که خدا درستش کرده

شاید ما هم پولدارا و مرفه های بی دردی بودیم که انتخاب کردیم اینو بازی کنیم

بازی خب مسلما قوانین خودش رو هم داره که خدا تعیینشون کرده

یعنی همش فقط یه بازی؟

مسلما موقع بازی نباید غر زد

۰ نظر

idididi

هیچکس اندازه شوهرش خوشحالش نمیکنه

تو در واقع مثل بقیه پسرا هستی براش

همون چیزی که به بیخود ترین پسر روی زمین میگه به تو ام میگه

پس لازم نیست بخاطر کوچکترین چیزی که بهت میگه شاد باشی

پس بهمین هیچ عکس العملی نشون ندادن به تعریف های کوچک بهترین کاریه که میتونی بکنی

البته اون برای موقعی که داری رد میشی و فقط سرد باش و رد شو

در واقع داری یجور رفتار میکنی به این معنی که انگار یچیز ساده بوده نه اینکه تو خیلی گنده هستی

جوری رفتار میکنی انگار اون بی ارزش ترین جمله ای بوده که کسی میتونسته بهت بگه

انگار یه جمله خیلی ساده بود

ولی وقتی دیگه خیلی تعریف میکنه خیلی سنگین میگی خیلی ممنون شما لطف دارین

اینجوری میشه که به خیلی چیزا عادی جواب میدی

خیلی سرد تر میشی

اینجوری میشه که میشی boyhood

۰ نظر

افکار رو از ذهن تون پاک کنید

با توجه به همین از لحاظ اماری که تو پست قبل گفتم میخوام یچیز دیگه هم در این مورد بگم و اوم اینه که 

نوشتن خیلی خوبه باعث میشه یچیزی رو بنویسی و ثبتش کنی

روانشناس ها به این نتیجه رسیدن که اگه یچیزی رو بنویسی و بندازی دور

واقعا اونو از ذهنت هم دور انداختی

حالا اسم اینو چی میشه گذاشت واقعا نمیتدونم ولی چیزیه که در واقعیت وجودداره

وقتی بنویسی

وقتی به کسی بگی

وقتی با خودت زمزمه اش کنی

هر جوری بیانش کنی

انگار اونو بنحوی داری دور میریزی

و نوشتن خیلی خوبه

خیلی افکار رو از ذهن پاک میکنه از بین میبره

و دیگه بهشون فکر نمیکنی

یکی از خوبی های دیگه ای هم که داره اینه که وقتی مینویسی مجبوری اروم تر اون قضیه رو بیان کنی و وقتی اروم تر بیان میکنی جزئیات بیشتری رو مینویسی و خیلی بهتر اون قضیه رو توصیف میکنی و خیلی کامل

و دفعه بعد حوصله نداری اینهمه جزئیات رو بیان کنی و شاید این خودش دلیلی باشه که نوشتن خوبه و ذهن رو پاک میکنه

سعی کنید بیان کنید

در موردش صخبت کنید

حالا یا باخ ودتون یا با کس دیگه

بنویسید در موردش 

و اینا در مورد خیلی از افکار خیلی خوب جواب میده واقعا

۰ نظر

از لحاظ اماری نه از لحاظ احساساتی

ما خیلی دلمون میخواد خیلی چیزا رو به احساسات ربط بدیم

و چون به احساسات ربط میدیم و نمیتونیم اونا رو لمس کنیم

بنابراین تبدیل میشن به چیزی که نمیبینیمشون

و انسان از چیزی که نبینه میترسه

ولی واقعیت اینه که همه چیز و همه چیز کاملا با امار و اعداد در ارتباطه و خاموش و روشن کردن یه گزینه تو زندگی همه چیز رو عوض میکنه

مثلا طرف میگه نمیدونم چرا هر چی میخوام فلان کنم نمیتونم جلو خودمو بگیرم

مثل این میمونه که گشنه باشی و بشینی سر سفره ای که پر از غذاهای خوشمزه است بعد بگی نمیتونم جلوی خودمو بگیرم

خب معلومه نمیتونی

بلکه باید علت های اونو برداری و در این صورت درخت رو از ریشه میسوزونی و دیگه لازم نیست جلوی درخت قطور وایسی بلکه خودش خشک میشه

تو گشنگی ت رو برطرف کن یا اون غذاها رو جلوت نذار

دیگه اون کار رو انجام نخواهی داد و هیچ لزومی نداره که انقدر سختی به خودت بدی

شاید کسی بگه خب ادم باید سخت باشه

سفت و محکم باشه

هر چقدرم که سفت باشی

بالاخره بعد از چند روز نشستن سر یه سفره پر از غذا و گرسنگی تو

بالاخره میگی خب که چی حالا من یکم از این بخورم چی میشه

بالاخره طمع خواهی کرد و یه ذره انگشت میزنی و شکست میخوری

چون احساساتی داری نظر میدی

وقتی ریاضیات میگه 2 بعلاوه 2 میشه چهار

حالا تو هی سفت و سخت باش

یبار بشه پنج دوبار بشه پنج

طبیعتش اینه که همیشه چهار میشه با چی میخوای بجنگی؟

چرا جوگیر میشی

چرا احساساتی نظر میدی

از نظر امار علت ها رو در بیار که چرا و از لحاظ اماری مبارزه کن

رو کاغذ

۰ نظر

مشکی واقعا نماد بدی؟ یا اونقدارم بد نیست؟

کی گفته سفید رنگ روشنایی و خوبیه و سیاه رنگ بدی؟

اگه در مورد هواوفضا بدونی

حدود 90 درصد دنیا رو ماده تاریک در بر گرفته که کاملا سیاهه

سیاه چاله ها که بمانند

اینا مگه بد هستن؟

مگه منفی اند؟

بیشتر دنیای ما که همینان

اگه سیاهی خوب باشه چی؟

سیاهی هم به نوبه خودش خیلی خوبه

مگه شب خوب نیست؟

مگه ارامش دیوونه کننده ای نداره؟

کدوم چیزی روی کره زمین رنگ سفید داره و ارامش دهنده است؟هیچی

مشکی خیلی هم قشنگه

۱ نظر

یا سفید یا سیاه

میدونی یا سفید خوبه یا سیاه

سفید چون وقتی یه برگه سفید میذاری جلوت

هیچ محدودیتی برات نداره

هر چی و هر کاری میخوای میتونی بکنی

شایدم بهمین دلیل که تو رو خیلی ازادت میذاره و صاف و پاکه

تو ام تصمیم میگیری بهترین نقش ها رو روش پیاده کنی و با خودت میگی حیف الکی هدرش بدم

سیاهم خوبه

چون انقدر همه چی رو داره در واقع میگه من طرفدار هیچکدوم نیستم از همه دارم

یجورایی نابودی و فنا رو پذیرفته

۰ نظر

چی مهمه پس؟

بنظرت مهمه عاشق بشی یا نه؟
بنظرت مهمه چه شکلی باشی؟
بنظرت مهمه چقدر باحال باشی تو جمع؟
بنظرت مهمه کجای کره زمین هستی؟
بنظرت مهمه بهترین باشی؟
بنظرت مهمه بهترین لحظه هارو بوجود بیاری؟
بنظرت مهمه یکاری رو به بهترین نحو انجام بدی؟
شاید یه سوال جواب این سوالا رو بده
مگه اونایی که قبل تو این چیزا بهترین بودن الان کجان؟
بنظرم مهمه هر چی هستی همونو ارتقا بدی و ارتقا بدی، اصلا نمیخواد عوض شی و

۰ نظر

چرا واقعا پایبندیم؟

بزگترین ظلمی که در حقمون شد این بود که فهمیدیم بالاخره میمیریم
ولی بزرگترین شهامتی که کردیم هممون دارین تلاش میکنیم و به زندگی ادامه میدیم

۱ نظر