میخوام در مورد دنیای متفاوت بنویسم

هم من از نوشتنش خسته میشم و هم شمایی که داری میخونی قطعا از خوندنش خسته میشی

ولی چیزیه که لازم بنویسم

اینجور میخوام بگم که دیگه گذشت اون دورانی که شما به یک تغییر کوچیک یا بزرگ همه چیو عوض میکردی و کلا عوض میشدی

الان باید کلا دنیات عوض شه

و در مراحل خیلی پیشرفته اگر میخوای از این قابلیت استفاده کنی نه اینکه بزور وارد زندگیت شده باشه

باید دنیات رو تغییر بدیو با یه تغییر کوچیک دیگه تابلو هستی و تغییری نکردی

بزار یکم واضح تر بگم

با یه مثال

در دوران عهد عتیق

شما وقتی شلوار لی میپوشیدی خیلی لات و اینا بودی

ولی همون شخص تو اگه شلوارپارچه ای میپوشیدی خیلی بسیجی میشدی

اما الان

با تعویض یه شلوار چیزی تغییر نمیکنه

بلکه باید بلوز و مدل مو  و مدل رفتار و همه چیو تغییر بدی

خب با این مثال قضیه کاملا مفهوم شد

اگر نشد اینو بگم، قبلا با یه قرص کل سرماخوردگیت و هر چی مریضی داشتی خوب میشد و همه چی مشخص بود، اما الان مثلا مالتیپل اسکلوزیس اومده که نه علتش مشخصه نه درمانی داره و نه هیچی، فقط سبک زندگی غلط باعث اون میشه و درمانش هم اینه که سبک زندگیت رو عوض کنی

یعنی یجورایی دنیا هم داره به این سمت میره و استفاده از این سبک برای بیرون اومدن از اون سادگی هاش

اما خب که چی این قضیه

اگه بخوای از این دید نگاه کنی که من مجبورم تیپم رو کامل عوض کنم که شخصیتم عوض شه و ...

این اون قسمتی که وارد زندگیت شده و باید انجامش بدی و....

اما یجایی هست که تو خودت از این ترفند استفاده میکنی

برای اینکه از قضیه ای فرار کنی

یعنی از این استفاده میکنی علیه چیزی

خب سوالی که پیش میاد اینه که این قضیه کجا ها استفاده میشه

زیاد پیچیده اش نکنیم بهتره

بنظر من فعلا برای دوجا بشدت کاربرد داره

یکی برای فرار از سکس

یکی برای جنتلمن شدن

خب گزینه اول

شما برای اینکه از این قضیه فرار کنی و ذهنتو دیگه درگیرش نکنی، باید کلا دنیات رو عوض کنی و قضیه فقط برداشتن یک یا دو گزینه نیست

اره باید جلو های تصویری رو کاملا حذف کنی، نباید شبا بیدار بمونی زیاد، نباید زیاد بیکار باشی، باید حتما حداقل یه سرگرمی برا خودت داشته باشی

و این خیلی مهمه

باید سرگرمی های دیگه ای برای خودت پیدا کنی، بفهمی مسائل دیگه ای هم توی دنیا هستن که برای شخص تو لذتبخش هستن و نه برای همه صدالبته

مثلا نباید بگی خب چون پرواز به همه حال میده بمنم میده، بعد تجربه کنی، بعد بگی دیدی، نشد، پس برم سراغ همون

نه بعضی سرگرمی ها هستن فقط برای تو هستند، حتی شاید نزدیکترین آدما هم موقع انجامش مسخره ات کنن

مثلا من اشپزی میکنم وخیلی ها مسخرم میکنن ولی من عاشقشم

با این سرگرمی ها، با خوابیدن به موقع و از همه مهمتر، با نخواستن که اصلی ترین قضیه است (توضیح میدم پایینتر)

دنیات رو عوض میکنی و فقط این نیست که در برابر سکس مقاومت کردی

کلا یه ادم دیگه میشی

و وقتی کلا یه ادم دیگه شدی

دیگه اصلا دغدغه فکریت عوض میشه

کلا عوض میشی

و این در واقع راحتترین راه فرار و راه فرار اصلی و هر کی تونسته از همین روش استفاده کرده و تمام

اما در مورد نخواستنش

یه نخواستن داریم که میگی نه من نمیخوام ولی میشینم این فیلم رو میبینم

یه نخواستن هم داریم وقتی خشگلترین زن مصررو جلوت قرار میدن نمیگی نمیخوام ولی نگاش میکنم، بلکه فقط فرار میکنی

نخواستن با نخواستن خیلی فرق داره

در مورد جنتلمن شدن

میخوام کلا در مورد دنیای دیگه ای حرف بزنم

دنیایی که آدم توش دوست داشتنی میشه

و این دوست داشتنی شدن انقدر خاص که به نوعی جنتل میشی

شاید متوجه نشده باشی که نشدی

آدمی که با بقیه هست و آدمی که با بقیه نیست و بدنبال زندگی خودشه

قیافشم حتی فرق میکنه

و شاید باورت نشه چون دوست داشتنی تره

حالا شاید بگی چرته بابا، چه حرفیه

خب من چندتا دلیل میارم شما تونستی نقض کن

اول اینکه شما وقتی چیزی رو نداشته باشی، اون برات جذابتره و این که کلا حرفی توش نیست

خب اون افراد 

یکی از چیزایی که دارن همینه

مثلا انلاین بودن رو نگاه میکنی میبینی افلاینه، مورد و بی مورد انلاین نیست

تو جمعی جایی هستی

بلند نمیخنده سروصدا نمیکنه جلب توجه نمیکنه

میگه و میخنده و دنیای خودش رو داره

درنتیجه چون کسی رو نداره

لباس خریدناش

کاراش

رفتاراش برای خودشه

واینکه یکی دیگه اونو نداره

و این حس بهت دست میده که شمام نداریش

و اون برا کسی نیست

این برات جذاب میشه

ناموسا حال ندارم دلیل دیگه ای بیارم همینو قبول کن

در کل

باید دنیات رو عوض کنی

سرگرمی هات چیزایی باشن که با دوستای همجنست یا خانوادت قابل انجام باشن

کارهات شخصی باشن

به هررررررررررررررررررررررررررررر صورتی

اویزون و نیازمند یک شخص مخالف نباشی

و صدالبته این به این معنی نیست مثل خیلیا با جنس مخالف سگ باشی و فکر کنی خیلی هنر کردی و خیلی خاص هستی، نه در برخورد با جنس مخالف بسیار مهربان و با لبخند و زیبا برخورد میکنی در آن واحد که هیچ نیازی بهش نداری

و اگر دنیات رو عوض کنی که در واقع باید دنیات رو عوض کنی اگه میخوای از این قضیه نیاز داشتن به شخص مخالف خلاص بشی

انچنان شخص خاصی خواهی شد که به طرز عجیبی دوست داشتنی خواهی بود

در اون صورت کل دنیا نمیان دورت جمع شن این اشتباه رو نکن

این قضیه ربطی به مشهور شدن نداره

این برای اینه که به نوع خاصی دوست داشتنی بشی و این دلیل نمیشه که یک نفر یا صدنفر این قضیه رو متوجه بشن

اگه میخوای مشهور بشی اون قضیه اش فرق داره

ولی در این روش که دنیات رو زیبا کنی، هر آدمی که مدتی باهات برخورد داشته باشه فقط ازت لذت میبرهو این قضیه رو بیان میکنه ه اون بابا خیلی خوب بود و ازین حرفا

منتهی اصولا دوست داشتن اینکه همه آدم رو ببینن و... ظاهرا همه چیو خراب میکنه

حال ندارم بنویسم سوالی بود بگین

بنظرم همینقدر تمام مسئله رو توی خودش جا داد و همه حرفام توش بود، هر چند خوب نگفتمش